زهرا و امیر علیزهرا و امیر علی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
از آغاز زندگیمون از آغاز زندگیمون ، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

شاهزاده قلبم

اولين دندون زهرا

سلام كوچولهاي قشنگم مبارك ، مبارك ، مبارك ديروز زهرا اولين دندونش دراومد وقتي متوجه شديم خيلي خوشحال شديم رفتم به همه نونوايي ها خبر دادم كه زهرا دندونش دراومد مي دونين چرا ؟ بخاطر اينكه از اين به بعد اونها بدونن كه يك نون بايد بيشتر درست كنن يك نونخور اضافه شده قربونت برم مامان الهي كه من باشمو همه دندوناتو ببينم امير علي خيلي شيطون شدي خيلي اذيت مي كني ديشب مي خواستي بيايي توي آشپزخونه روروئكت گير كرد با صورت اومدي رو سراميك خيلي گريه كردي ما همه ترسيديم حتي زهرا ، سريع بابايي بغلت كرد بوست مي كرد قربون صدقت مي رفت تا يكمي آروم شدي الهي قربونت برم مادر پيشونيت يك خورده ورم كرد امير علي خيلي خواهرت دلسوزه وقتي تو رو آروم كرديم هنوز زهرا ...
25 مهر 1391

دست زدن و گفتن ماما بابا

سلام گلهاي قشنگم واي خدا ، ديشب امير علي و زهرا دست زدن رو ياد گرفتن امير علي درست دست مي زد اما زهرا دستهاشو به بازوهاش مي زد الهي قربون جفتتون برم راستي هر دو تا تون ماما ، بابا هم مي گين امير علي وقتي دست مي زنه بلند مي گه با با ، زهرا هم وقتي با خودش بازي مي كنه داد مي زنه ماما بابا خلاصه قند توي دل منو باباتون آب شده باورتون نمي شه ديشب شماها رو چقدر بوس كرديم از بس كه بامزه اين ، روز به روز بزرگتر مي شين امروز نه ماهتون تموم شده و وارد ده ماهگي شدين روز پنج شنبه عصر ما رفتيم عروسي و شماها رو خونه آقاجون گذاشتيم و ما ارسنجون رفتيم خيلي دوست داشتم ببرمتون اما بخاطر اينكه شماها اذيت مي شديد و يا سرما مي خورديد نبرديمتون و زحمتتون رو دست...
22 مهر 1391
1